24
نوامبر

اسکار کلود مونه

اسکارکلود مونه نقاش فرانسوی که از او به عنوان آغازگر جنبش امپرسیونیسم و یکی از مهمترین چهره های هنر جهان یاد می شود . وی یکی از اولین نقاشانی بود که دست به خلق آثاری به صورت سریالی زد و در این مجموعه ها از موتیف ها ، الگوهای تصویری و موضوعات مشترک استفاده نمود . این نقاش همینطور از رنگهای روشن تر و نور پردازیهای خاص در نقاشی خود استفاده میکرد که این موضوع نیز یکی از نوآوری های وی در هنر قلمداد می گردد . این مجموعه ها در کنار هم و به طور متناوب به نمایش در می آمدند . محبوبیت وی در نیمه دوم قرن بیستم فزونی یافت و آثارش در تمام موزه های بزرگ دنیا پخش شد . نقاشی های او رکورد بازدید از آثار را در میان مردم شکست و در مارکت نیز کارهای او با مبالغ نجومی به فروش رسید . می توان گفت که مونه در مارکت هنر تبدیل به یک برند شد و آثار او از لحاظ تجاری ارزش بسیار بالایی پیدا کرد.

زندگی شخصی  کلود مونه :

کلود مونه در 14 نوامبر 1840 در پاریس به دنیا آمد . پدر کلود ، آدولف مونه یک بقال و فروشنده خوار و بار بود و زمانی که کلود پنج سال داشت ، پدر تصمیم به تغییر مکان و زندگی در سواحل نرماندی ، منطقه ای نزدیک لو آور به منظور ارتقای کار خود گرفت . این رویداد اتفاق بسیار مهمی در زندگی مونه به حساب می آید . او در این دوره بیشتر اوقات کودکی را در ساحل می گذراند و به نظاره مناظر طبیعت می پرداخت . همین موضوع یک تصویر منحصر به فرد را به وی اعطا کرد و بعدها تاثیرات عمیقی را در هنر وی بر جای گذاشت . به طوری که به واسطه تجربیات خود در دوران کودکی در طول عمر هنری خود به نقاشی از طبیعت روی آورد . مادر مونه یک خواننده بود و اسکار را تشویق به دنبال کردن هنر می کرد . وی در سال 1851 وارد یک مدرسه هنری شد و تحصیلات خود را در آنجا ادامه داد . اسکار به واسطه طراحی کاریکاتور با ذغال مشهور شده بود و آثارش را بین ده تا بیست فرانک به فروش می رساند . او همچنین به یادگیری طراحی در نزد ژاک فرانسوا اوچارد پرداخت.

اوچارد، در گذشته شاگرد نقاش بزرگ و مشهور فرانسوی ، ژاک لوئی داوید بوده است . اسکار کمی بعد با نقاش دیگری به نام آوژن بودن آشنا شد . بودن ، تبدیل به معلم خصوصی مونه شد و از این مربی ، نقاشی رنگ روغن را آموخت . بودن ، همچنین تکنیک نقاشی در فضای باز را به مونه آموزش داد . کلود همچنین در آن دوران تحت تاثیر یوهان بارتولد ، نقاش و چاپگر هلندی قرار گرفت . به هر حال اوژن بودن ، با آموزش نقاشی در فضای باز چنان تاثیری بر روی مونه گذاشت که این سبک در تمام دوران فعالیت هنری او ، با وی باقی ماند . نقاشی در فضای باز و از مناظر ، از قبل مرسوم بود ، اما قسمت اعظم کار در استودیو به انجام می رسید . اما مونه در آثار خود برداشتهای مستقیم از طبیعت می کرد و بیشتر کار را در فضای باز به پایان می برد . نقاشان انگلیسی با نامهای جان کانستبل و ویلیام ترنر آثار نقاشی منظره ای را در فضای باز و پیش از سالهای 1810 به تصویر کشیده بودند . این نقاشی ها در ابعاد کوچک بود و حالت اسکیس گونه داشت و بسیار بعید است که مونه از وجود این آثار خبر داشته و آنها را دیده باشد . در سال 1859-1860 برای اولین بار از پاریس دیدن کرد و در آنجا تحت تاثیر کار نقاشان مکتب باربیزون ، چارلز دوبیگنی و کنستانت ترویان قرار گرفت. خانواده با ثبت نام وی در آکادمی پاریس موافق نبودند . بنابراین او از این کار خوداری کرد. در عوض او مرتبا با هنرمندان مشهور ملاقات می کرد و در آکادمی سوئیس به کار می پرداخت . در آنجا با نقاش مشهور کامی پیسارو ملاقات کرد این آموزش غیر رسمی با فراخوان برای خدمت سربازی قطع شد . مونه در سالهای 1861 تا 1862 به خدمت سربازی در کشور الجزایر رفت ، جایی که بسیار تحت تاثیر نور و رنگهای آفریقایی قرار گرفت . او به اختیار خود ، كشور الجزایر را برای خدمت سربازی انتخاب کرد . دلیل این موضوع هم دیدن آثار نقاشان رمانتیک و به خصوص دلاکروا در دوران اقامتش در تحت تاثیر این و فضای آن کشور قرار گرفته و تغییراتی در کارهای او پدید آمد. در سال 1862 مونه به لو آور بازگشت . احتمالا دلیل بازگشت وی بیماری بوده است .

زندگی حرفه ای اسکار کلود مونه :

در این هنگام بار دیگر به نقاشی از دریا روی آورد و در دوران با نقاش هلندی یوهان بارتولد ، نیز دیدار کرد . پس از مدتی به پاریس بازگشت و مجددا به مطالعه و یادگیری نقاشی پرداخت . در این نوبت نزد نقاش آکادمیک ، چارلز گلیر آموزش دید . در آتلیه چارلز گلیر با فردریک بازیل ، آلفرد سیسیلی و رنوار دیدار کرد . پس از اختلاف نظر با استادشان ، این چهار نقاش آتلیه و وی را ترک کردند و به روستایی نزدیک باربیزون و نزدیک جنگلهای فونتن بلو رفتند . در همین دوره بود که مونه نقاشی ژاپنی را کشف کرد و این کشف تا مدتها تاثیرات عمیقی را بر روی نقاشی فرانسوی باقی گذاشت . آثار در خور و قابل توجه مونه قبل از آغاز فعالیت او به طور رسمی در سبک امپرسیونیسم را می توان بین سالهای 1865 تا 1870 دسته بندی کرد . بعد از این دوران بود که وی با ضرب قلمهای شکسته ، رسما به جنبش امپرسیونیسم وارد شد و توانست تحت این نام به شهرت جهانی برسد. حالات نورپردازی و قلم گذاری وی گرایش و نزدیک شدن او به سبک امپرسیونیسم را به طور مشهود نشان می دهد .

یکی از جاه طلبانه ترین کارهایی که وی در طی این سالها دست به اجرای آن زد اثر صبحانه بر روی چمن بود . این اثر در ابعاد بسیار بزرگ ( 248 در 214 سانتی متر ) اجرا شده است . این نقاشی ، افرادی را با مد پاریسی آن دوران به نمایش می گذارد که در حاشیه یک جنگل مشغول پیک نیک هستند .المان اصلی و جالب توجه در این اثر نورپردازی و بازی رنگها می باشد که منجر به حرکتی دوست داشتنی و چشم نواز در این نقاشی شده است .

این نقاشی اقتباسی بود از کار ساختار شکن ادوارد مانه که در سالن ردی های پاریس به نمایش درآمد . البته برعکس کار مانه که فضایی تکان دهنده و گرایشی از نقاشی های رنسانس در آن دیده می شد اثر مونه زندگی روزمره افراد معمولی در پاریس را به نمایش می گذاشت . میتوان گفت این اثر تا حد زیادی از رئالیسم گوستاو کوربه تاثیر گرفته است . اما ورود مونه به امپرسیونیسم را می توان نمایش زندگی روزمره زندگی قشر متوسط فرانسوی تفسیر کرد . مونه در این دوران صحنه های داخلی منازل را به تصویر می کشید که این صحنه ها شامل تصاویری از فرزندان ، همسر و باغ داخل خانه خود او نیز می شد . اما میتوان گفت که به تصویر کشیدن زندگی مدرن آن دوران هدف اصلی مونه برای فعالیت هنری نبود . هدف اصلی او نوعی دید رادیکال از طبیعت بود که او قصد داشت آنرا در نقاشی های خود به تصویر بکشد . آثار بلند پروازانه او از قبیل در کنار رود سن 1868 ، مسابقه کرجی رانی در سانت آدرس 1867 نزدیک شدن آرام آرام مونه را به سبک امپرسیونیسم به نمایش می گذارد .

در آثاری که مونه در بین سالهای 1865 تا 1867 خلق کرد می توان خیزش آرام وی به سمت سبک امپرسیونیسم را مشاهده کرد . وی دیگر در به تصویر کشیدن صادقانه و بی کم و کاست صحنه ها تلاش نمی کرد ، بلکه در پی ثبت تصویر با قرائت شخصی تر بود . به بیان دیگر او در پی خلق تصاویری با نگاهی گذرا و سریع به آنها بود که از جزییات خیلی دقیق و ریزبینانه در آن خبری نیست . نگاهی که امپرسیونیسم ها کاملا به آن وفادار ماندند . قایق ها ، ساختمانها ، چهره ها و فیگورها ، شنهای ساحل ، همه و همه با ضربه قلمهایی سریع و تخت به تصویر کشیده شدند . در این تصاویر توجه کمی به حالت ایستایی و استحکام در المانها شده است .

به بیان دیگر نوعی نقاشی با جسارت زیاد و عاری از هر گونه استرس و با دستی آزاد خلق شده است . در سال 1870 وی به فعالیت خود در زمینه جنبش امپرسیونیسم ادامه داد . در این زمان جنگ بین فرانسه و اسپانیا آغاز شده بود و او برای نرفتن به جنگ به انگلستان سفر کرد . در آنجا به همراه پیسارو و به واسطه داوبینی دیگر نقاش امپرسیونیسم به پاول دوراند روئل معامله گر آثار هنری معرفی شد . کمی بعد به هلند سفر کرد و در آنجا کانالها ، قایق ها و آسیابهای بادی را به تصویر کشید . مونه مدتی بعد به فرانسه بازگشت و به صورت جدی تر به کار بر روی سبک امپرسیونیسم پرداخت و همینطور از پیروان این جنبش نیز حمایت می کرد . وی برای برپایی نمایشگاه های مستقل نقاشان امپرسیونیسم تلاش می کرد . این نمایشگاه ها خارج از سالن رسمی پاریس برگزار می شد . در همین دوران بود که دست به خلق تابلوی مشهور طلوع آفتاب زد . لویی لروا منتقد هنری و روزنامه نگار ، با الهام از این تابلو کلمه امپرسیونیسم را ابداع کرد .

نمایشگاه ۱۸۷۴ انجمن ، انقلاب جدیدی را به نمایش گذاشت . یکی از قابل توجه ترین کارهای نمایشگاه ، تابلوی « طلوع » مونه بود که در سال ۱۸۷۳ آن را کشیده بود . این تابلو بندر « لو آور » را در یک مه صبحگاهی به تصویر کشیده است .

منتقدین از عنوان امپرسیونیست ها برای این گروه از هنرمندان استفاده می کردند تا بگویند کارهایشان بیشتر شبیه اسکیس های ناتمام است تا نقاشی های تمام شده، اگر چه این عنوان با سوء نیت انتخاب شده بود ، اما به نظر بسیار مناسب می آمد . مونه سعی می کرد عصاره جهانی طبیعی را با رنگها و ضرب قلموهای کوتاه و شجاع به تصویر بکشد . او و هم عصرانش از ترکیب رنگها پرهیز می کردند و به قرینگی هنر کلاسیک نیز اعتقادی نداشتند . همچنین مونه عناصری از صنعت را در منظره پردازی هایش وارد کرد و فرم هایش را توسعه داد و آنها را معاصرتر کرد . مونه به برگزاری نمایشگاه با امپرسیونیستها ادامه داد و تا دهه ۱۸۸۰ فعالیت هایشان ادامه یافت .

موفقیت حرفه ای مونه در اواخر دهه ۱۸۸۰ و ۱۸۹۰ به موفقیت مالی و حرفه ای رسید و شروع به نقاشی های سریالی کرد که به خاطرشان بسیار مشهور شد. در ریورنی او همیشه در باغ ها به کشیدن نقاشی مشغول بود . نیلوفرهای آبی که در حوضچه ها و استخرها رشد می کردند برای او بسیار جذاب بودند و او مجموعه های زیادی از آنها کشیده است . پل های ژاپنی که روی استخرها کشیده می شدند نیز از موضوعات محبوب او بودند. در سال 1881 گروه اصلی امپرسیونیسم ها از هم پاشید ، گرچه این گروه قرار بود که دو نمایشگاه دیگر برگزار کند . پس از این واقعه مونه همچنان فعالیت خود را با حرارت بیشتر ادامه داد و به مطالعه بر روی نور و رنگ پرداخت . وی محل هایی را برای کار و مطالعه انتخاب کرد که از آنها می توان به پورویل ، اترتا ، فکمپ و ورنگویل اشاره نمود . زندگی خصوصی زندگی شخصی مونه در این دوران سختی زیادی داشت . همسر او در طی دومین بارداری اش مریض شد و سلامتی اش رو به افول می رفت . مونه از او در بستر مرگ هم پرتره ای کشید . قبل از مرگ ، خانواده مونه برای زندگی پیش ارنست و آلیس هوشد و شش فرزندشان رفته بودند . بعد از مرگ کامیل ، مونه مجموعه ای از نقاشی های اندوهناک را کار کرد که به « یخ زدگی » شهرت دارد . او به آلیس نزدیک تر شد و هر دوی آنها در نهایت بسیار به هم علاقه مند شدند . ارنست بیشتر وقت خود را در پاریس سپری می کرد و او و آلیس هرگز از هم جدا نشدند . مونه و آلیس به همراه فرزندانشان در سال ۱۸۸۳ به ژیورنی نقل مکان کردند . این منطقه برای مونه منبع الهامات اساسی بود و خانه نهایی او هم شد . بعد از مرگ ارنست ، مونه و آلیس در سال ۱۸۹۲ با هم ازدواج کردند .

ساحل پورویل برخی اوقات مونه برای کشف منبع الهام جديد سفر می کرد . مونه از پنجره قطاری که سوار بر آن بود روستای ژیورنی را دید ، و در همان لحظه تصمیم گرفت که در آن روستا اقامت کند . در اوایل دهه ۱۸۹۰ او اتاقی روبه روی کلیسای جامع « روئن » اجاره کرد که در شمال غرب فرانسه قرار دارد . در سال 1890 آن خانه و زمین های اطراف آنرا را خریداری نمود . در این محل باغ زیبا و با شکوهی را به وجود آورد که همین فضا تبدیل به موضوع تعداد زیادی از نقاشی های مشهور وی شد . با تمرکز روی این سازه باشکوه ، او کارهای زیادی خلق کرد . نقاشی های مختلف به او اجازه می دادند که ساختمان را با نور صبح ، وسط روز ، هوای ابری و غیره بکشد . این تکرار حاصل علاقه عمیق او به بازیهای نور بود . جدای از کلیسای جامع ، مونه موضوعات دیگری را هم به دفعات کشید .

درسال 1900 مونه دو پروژه بلند پروازانه را آغاز کرد . اولین آن یک مجموعه از نقاشی های رودخانه تیمز لندن بود . او به لندن سفر کرد تا رود تیمز را نقاشی کند که توجهش را بسیار جلب کرده بود . در این مجموعه پلهای واترلو و شارینگ کراس و ساختمان مجلس نمایندگان به تصویر کشیده شده است . این آثار حال و هوای عجیب و غریب و مرموزی را به تصویر می کشند ، و همینطور می توان در آن حس و حالی عاشقانه را دریافت کرد . می توان گفت که این آثار تا حدی به آثار ویلیام ترنر نقاش مشهور انگلیسی نیز شباهت دارد . در این آثار بیشتر بر روی فضا و جو نقاشی تاکید شده است و ساختارهای هندسی و طرحهای داخل نقاشی کمتر قابل رویت می باشند . اما دومین پروژه او ، نقاشی های کانالها و قصرهای ونیز بود . مونه این مجموعه را از سال 1908 آغاز کرد و تا سال 1909 ادامه داد . هر چند وی تا سال 1912 در آتلیه خود بر روی این آثار کار می کرد.

ونیز یک محل عالی و فوق العاده برای یک نقاش در ژانر امپرسیونیسم بود . نورها ، معماری ، حرکات آب و باز تاب نور در آب ، همه و همه یک محیط ایده آل و زیبا را برای کار نقاشی در سبک امپرسیونیسم فراهم می نمود .

از کلود مونه به عنوان نقاشی یاد می کنند که نیروی محرک جنبش امپرسیونیسم بوده است . هدف عمیق نقاشان امپرسیونیسم درک صحیح تاثیر نور در فضا و تاثیر رنگها در مجاورت یکدیگر بود . به واقع می توان گفت که کلود مونه به خوبی به این هدف دست پیدا کرد و در طول عمر هنری خود تبدیل به یک استاد مسلم در این عرصه شد . مونه با استادی هر چه تمام تر در آثار خود نور را به نمایش می گذارد و تاثیر آن را در حالات گوناگون به تصویر می آثار این نقاش بزرگ در جهان جزو گرانقیمت ترین آثار هنری دسته بندی می شود . در سال 2004 نقاشی ساختمان پارلمان ، اثر خورشید در مه به قیمت 20.1 میلیون دلار به فروش رفت . کلود مونه یکی از تاثیر گذارترین و مهم ترین نقاشان قرن بیستم می باشد . این نقاش بزرگ از رهبران بزرگ جنبش امپرسیونیسم بود ، جنبشی که سرآغاز هنر آوانگارد در جهان می باشد .

دوران افول امپرسیونیسم در سال ۱۹۱۱ بعد از مرگ آلیس ، مونه گرفتار افسردگی شد . در سال بعد بیماری آب مروارید او را از جایگاه برجسته ای که داشت کم کم پایین آورد . آن دوران جنبش کوبیسم نیز در حال جلب توجه بیشتری بود و امپرسیونیسم دوران افول خود را تجربه می کرد ؛ اما هنوز هم توجه زیادی به کارهای مونه می شد . در این دوره مونه آخرین مجموعه از ۱۲ نقاشی نیلوفر آبی خود را به سفارش یک موزه کار کرد . مجموعه نیلوفرهای آبی یکی از مشهورترین مجموعه های بر جای مانده از این نقاش بزرگ می باشد . این مجموعه شامل 250 نقاشی رنگ روغن است که باغ خانه این نقاش را به تصویر می کشد . این آثار در 30 سال آخر عمر این نقاش کار شده است و گفته می شود بیشتر این آثار زمانی خلق شده که مونه از بیماری آب مروارید رنج می برده است . او تصمیم گرفت که آنها را به اندازه بسیار بزرگ کار کند . آنها مخصوص دیوارهای فضای ویژه ای از موزه بودند که برای این بومها در نظر گرفته شده بود . او می خواست این کارها به عنوان فضایی آرام بخش برای مدیتیشن عمل کند و باور داشت این تصاویر می تواند اعصاب بازدیدکنندگان را آرام کند. این نقاشی ها اکنون در بسیاری از موزه های مشهور جهان در حال نمایش می باشد . موزه هایی مانند موزه هنر دانشگاه پرینستون ، موزه اورسی و موزه متروپولیتن ، تنها تعدادی از این موزه ها می باشند .

سال های آخر زندگی مونه :

سال های آخر همانند سایر قسمتهای زندگی ، مونه در سالهای آخر هم گرفتار افسردگی بود . او به یکی از دوستانش نوشته بود که احساس میکند زندگی اش چیزی جز یک شکست نبوده و تنها کاری که برایش باقی مانده ، نابود کردن نقاشی هایش قبل از محو شدن است . علی رغم این احساسات ، او به کار کردن تا آخرین روزهای زندگی اش ادامه داد . مونه در ۵ دسامبر سال ۱۹۲۶ در خانه اش در ژیورنی درگذشت . بسیاری از تاریخ نگاران هنر اعتقاد دارند او درهای جدیدی را به روی هنر انتزاعی باز کرد و هنرمندان بزرگی مانند « جکسون پالاک » ، « مارک روتکو » یا « ویلیام دکونینگ » از او تأثیر گرفتند .

کلود مونه در یک نگاه او از همان ابتدای کودکی استعداد هنری از خود بروز می داد و تمام دفترهای مدرسه اش را پر از طراحی و کاریکاتور می کرد . او مجبور شد به عنوان سرباز به الجزایر برود ولی بعدا به خاطر مشکلات سلامتی از این خدمت اجباری معاف شد و به پاریس بازگشت . بعد از تولد فرزند اول ، به خاطر مشکلات مالی جدی ، او به قدری افسرده و ناامید بود که می خواست خود را در رود سن غرق کند . اگر چه در ابتدا یک منتقد به تمسخر عنوان امپرسیونیسم را برای کارهای مونه به کار برد اما او از آن استفاده کرد و به صورت بهترین اسم ممکن آن را برای جنبش خود جا انداخت. منتقدان هنری بی رحمانه او را به خاطر مشکلات بینایی اش شامل آب مروارید و تاری دید مسخره می کردند. امروزه توریست ها می توانند از خانه و باغ او دیدن کنند .